سلام

یه جوک هست با این مضمون که دخترا بعد از امتحان سر رقم اعشار x با هم بحث می‌کنن، درحالی‌که پسرا جوابای پرت به دست آوردن و یکی هم پیدا می‌شه میگه مگه اون نبود؟ :))

البته من از جوک‌های جنسیتی بیزارم ولی امروز که بعد از امتحان هوش مصنوعی برگشتم پیش دوستام و سوتی‌یی که همون موقع فهمیده بودم تو سوال آخر دادم رو تعریف کردم، حس می‌کردم مثل همون دخترا به نظر میام. با این‌حال نمی‌تونستم ناراحت نباشم.

امتحانش به طرز مسخره‌ای ساده‌تر از چیزی بود که فکر می‌کردیم. سوال یک و دو رو خوب و سریع حل کردم، حتی برام جذاب بودن! سوال سه از روشی بود که از بین اون همه اسلاید فقط تو یه اسلاید معرفی شده بود. از اون همه مبحث دیگه که اون همه روشون وقت گذاشته بودم و بعضیاشو تا دم امتحان داشتم برا همکلاسیم توضیح می‌دادم هیچی نیومده بود، بعد از این سوال داده بود! با این حال الگوریتمش رو هم داده بود حتی. یه چیزی رو بعد از هر مرحله از حل باید حساب می‌کردیم و من بعد از تموم شدن سوال، دیدم قبل از مرحله‌ی آخر یادم رفته حسابش کنم. بعد که حسابش کردم و خیالم راحت شد جوابم عوض نمی‌شه، دیگه حواسم نبود بعد از مرحله‌ی آخر هم لازمه حسابش کنم. و خب این بار جواب آخرو عوض می‌کرد!

نمی‌دونم از حواس‌پرتی بود یا بلد نبودن. از این حرص می‌خورم که جزو کسایی بودم که قبل از تموم شدن زمان برگه رو دادم، بعد اینقدر بچه‌ها نشستن که زمانش تا یک ساعت دیگه هم تمدید شده :| حالا نمی‌دونم اگه بیشتر می‌نشستم اشتباهمو می‌فهمیدم یا نه. به نظر خودم عجله نکردم تو دادن برگه‌م.

با بیست نشدن هیچ مشکلی ندارم ولی مشکل اینجاس این امتحانی بود که می‌شد نمره‌ی کامل ازش گرفت و احتمالا خیلیا هم می‌گیرن؛ مثلا همون همکلاسیم که این همه چیزای دیگه رو براش توضیح دادم، اه!

یکی هم تو سرم داره میگه دیگه حق نداری بری اون آزمایشگاه و تو اون جمع؛ پیش دوستت و همکلاسیت و آقای مهمان. دو تا تکلیف آخرشم می‌شینی خودت حل می‌کنی.

حالا باز میام از موفقیت دیروزم، دعوای اخیرم با همگروهیم، آقای مهمان (این اسم دلیل داره!) و چیزای دیگه هم میگم. شاید از بحثای خاله‌زنکی رد شم، ولی از اون موفقیته حتما میگم وقتی مرحله آخرشم انجام بشه.


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها